از دانش تا هنر |
زندگی یک عنصر است با ظرفیت بی نهایتها که در حلال غیر قطبی زمان حل خواهد شد و به زودی پیوند ضعیف واندروالس، بین مولکولهای آن خواهد گسست. زندگی که توسط مولکولهای ساخته شده توسط اتم مشکلات احاطه شده و چونان یون هیدراته اسیری است در حصار هیدراسیون. ای کاش میتوانستم غلظت اشکها را در جای جای زندگی بدست آورم! میتوانستم آنچه را که زخم بر دلم مینشاند با تورنسل معرفت شناسایی کنم و اسید یا باز بودن آن را دریابم و از طریق مجهول گرفتن نرمالیته آنقدر اسید یا باز بر آن بریزم تا خنثی گردد و دیگر دردی بر دلم نماند. ای کاش همه انسانها غیر الکترولیت می بودند تا آنچه از رازهای دلم را که چونان الکترونهای آزاد شده می مانند به سویشان میفرستادم از خود عبور نمیدادند.ای کاش همه نقطه جوشها پایین بود پایین تر از منفی بی نهایت .ای کاش نقطه انجماد ها بالا بود تا دلها به سرعت یک واکنش از هم سرد نمیشد.ای کاش زبانها رسانای راز نبودند.ای کاش انسانها اخلاقی بدون بار و خنثی میداشتند و هیچگاه خاصیت اسید قوی یا باز قوی پیدا نمیکردند یا حداقل آمفوتر بودند.اما افسوس... ای کاش عشقها بین همه انسانها تفکیک میشد تا هیچ دلی خالی از یون عشق نماند. ای کاش رابطه تعادلی انسانها هماره حفظ میشد و رابطه ها نیز ثابت تعادلی میداشت! ای کاش همه انسانها مولد عشق بودند. ای کاش در لوله آزمایش دلها آنچه به محلول زندگی رنگ میبخشید محبت بود و یکدلی .ای کاش مشکلات چون بنیان نیترات در زندگی محلول بود اما افسوس که یا معلق است یا رسوب !
[ سه شنبه 92/1/20 ] [ 5:8 عصر ] [ شـــــــــهـرناز ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |