از دانش تا هنر |
یادگیری عبارتست از تغییر طولانیمدت در احساس،تفکر و رفتار فرد که بر اساس تجربه ایجاد شده باشد. رفتارگرایانی از قبیل واتسون واسکینر سرشت انسان را انعطافپذیر میدانستند، و معتقد بودند که دررشد ، یادگیری نقش اصلی را ایفا میکند، چنانکه آموزش اولیه میتواند صرفنظر از آنچه کودک از استعدادها، تمایلات، علاقهها، تواناییها،نژاد و اجدادو به ارث برده، او را به هر نوع بزرگسالی تبدیل کند. روانشناسانی چون هانس معتقد بودند که آنچه به نظر میرسدتابع برنامه زیستی فطری است،میتواند تحت تاثیر رویدادهای محیطی قرار گیرد.مک گرا،دنیس،گزل و تامپسون معتقد بودند که یادگیری و تجربه در تفاوتهای رشدی نقشی ندارند؛ با این حال پژوهشهای اخیر نشان میدهند که تمرین یا تحریک بیشتر میتواند تا اندازهای رفتارهای حرکتی را تسریع کند. هر یادگیری منجر به عملکرد نمیشود چون افراد بسیاری از چیزها را میآموزند ولی امکان به کارگرفتن این آموختهها برایشان پیش نمیآید. انواع یادگیری یادگیری ناهمخوان؛شامل خوگیری و حساس شدگی یادگیری همخوان؛شامل شرطی شدن کلاسیک،شرطی شدن فعال،یادگیری نهفته و یادگیری بصیرت نقش پذیری اختلال یادگیری اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش آموزانی برخاستهاست که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال درچهارچوب سنی کودکان استثنایی نمیگنجند. ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوش انها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت میکنند، مانند سایر کودکان بازی و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار میکنند. درخانه نیز یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام میدهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و به ویژه نوشتن را ندارند. پس با توجه به مشخصات کلی این دانشآموزان، میتوان آنها را در گروه جدیدی به نام دانش آموزان اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود، اختلال دارند که این اختلال میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن،صحبت کردن،خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی، آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی در کار مغز، و نارس خوانی را در بر میگیرد. این تعریف آن دسته از دانش آموزان را که به دلیل معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شدهاند، شامل نمیشود. ناتوانیهای یادگیری با اصطلاحهایی چون خواندن جبرانی یا دیرآموزی مترادف نیست. این تعریف به طور ویژه از کودکان و نوجوانانی یاد میکند که به شدت دچار ناتوانیهای یادگیری بخصوصی هستند. دانش آموزان مبتلا به این مشکل نیازمند آموزش ویژهای هستند که بنا بر نظر امز باید با تمرینهای مخصوص، غیر معمول و با کیفیتی غیر عادی سر و کار داشته باشند این امر جدا از شیوههای آموزشی و منظمی است که اکثر کودکان از آن استفاده میکنند. وظیفه? کارشناسان در این زمینه این است که عهده دار جبران ناتوانی یادگیری به خصوص کودک به صورت آموزش انفرادی یاگروههای کوچک باشند.
عوامل بروز اختلالات یادگیری ثابت شدهاست که علل بروز ناتوانیهای یادگیری نسبتا مبهم است برخی از مشکلات کنونی درباره? مفهوم ناتوانیهای یادگیری بازتابی است از ناتوانی ما در اشاره? دقیق به علل بروز ناتوانیهای یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مساله علل بروز ناتوانیهای یادگیری را به فراموشی و بی توجهی میسپاریم بر حسب درک ما از ناتوانیهای یادگیری و نگرش اولیه حرفهای ما (پزشکی، روان شناسی، تعلیم و تربیتی) نسبت به ناتوانیهای یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطه? علّی دشواری بپردازیم. الف) عوامل آموزشی تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان عدم فراگیری معلم از مهارتهای لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان برنامه ریزی و طرح برنامه? آموزشی ضعیف عدم فعالیتهای برانگیزنده تدریس عملی نادرست عدم آموزش مهارتهای اجتماعی، یادگیری و حرکتی و جسمی و عدم پرداختن به یادگیریهای زبان شفاهی استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی ب) عوامل محیطی عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که میتواند به پیچیدگی ناتوانیهای یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد. - تغذیه، بهداشت، تندرستی انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگها و مزههای مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک موثر است. سرماخوردگی مزمن، مشکلات تنفسی، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک موثر است. سقوط، آسیب دیدگی مغزی، ضربه وارد به سر و … در ناتوانی یادگیری موثر است. تحریک حسی کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربههایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد. تحریک زبانی زبان به واسطه? نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژهای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدلهای درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد. رشد اجتماعی و عاطفی بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد. ج) عوامل روانی امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند. د- عوامل فیزیولوژیکی بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانیهای یادگیری آسیب دیدگی مغزی، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است. ه- عوامل ژنتیکی شواهدی در دست است که نشان میدهد ناتوانیهای یادگیری احتمالا در برخی خانوادهها بیش از دیگران دیده میشود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانیهای یادگیری نقش دارد. و – عوامل بیوشیمیایی اختلالهای گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانیهای یادگیری میشوند مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و... ز- عوامل پیش، هنگام و بعد از تولد ح- تاخیر رشد بندر، دهریش، جانسکی، لانگ فود … اظهار میدارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه میکنند.
ط- نقص جزیی در کار مغز به نظر میآید هر گونه نتیجه گیری درباره? حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد.
[ دوشنبه 92/3/20 ] [ 12:1 عصر ] [ شـــــــــهـرناز ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |